بالاخره دوره سوم شورای اسلامی به ایستگاه آخر رسید. دوره ای که انتخاب برخی از افراد از سوی مردم ، خلاف انتظار بود  و به نظر می رسید ملاک انتخاب بیش از توانایی های فردی  بر اساس فامیل بازی ، رفیق بازی و  قسم حضرت عباس بوده است . کسانی که تحصیلات عالیه ، تجربه و انگیزه مذهبی برای کار داشتند به خاطر عدم توجه مردم به اهمیت شورای شهر رای نیاوردند و عنان اداره شهر به دست شورای فعلی افتاد و شد آنچه نباید می شد . میمه نه تنها پیشرفت نکرد بلکه حتی پسرفت هم داشت . حالا شهرها و روستاهای همجوار با دیدن وضع اسفبار شهر، مرکزیتش را زیر سئوال می برند و مردم ، دیگر اعتمادی به شورا ندارند.

ب

شش سال منتظر بودیم تا انتخابات شوراها فرابرسد. امید داشتیم در انتخابات آتی مردم میمه که حالا متنبه شده بودند ملاک های فامیلی را رها و اصلح را انتخاب کنند اما . . .

یک دعای نابجا همه چیز را خراب کرد.

movahedi

حجه الاسلام موحدی کرمانی ، امام جمعه موقت تهران در خطبه های نماز دست به دعا برد و گفت:

“خدایا کسانی که احساس وظیفه می‌کنند این احساس وظیفه را از آنان بگیر”

متاسفانه این دعا برای کاندیداهای ریاست جمهوری اثری نداشت و خیل کثیری از رجال سیاسی قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری را دارند اما گویا در شهر میمه موثر بوده است. بسیاری از کسانی که امید داشتیم با حضور در شورای اسلامی شهر میمه موجبات پیشرفت شهر را فراهم آورند از حضور در انتخابات سر باز زدند و درخواست ها ، خواهش ها و حتی التماس های دوستان هم اثر نداشت گویا احساس مسئولیتشان در مورد میمه از بین رفته است و برایشان مهم نیست همان اعضای سابق شورا یا کسانی مثل آنها دوباره اختیار شهر را در دست بگیرند.

بسیاری از دوستان معتقدند که این افراد که تجربه بالایی در سطوح مختلف مدیریتی دارند به دلیل ترس از رای نیاوردن در انتخابات شرکت نمی کنند و نگرانند جایگاه اجتماعی خود را از دست بدهند و تا حدی حق هم دارند.

اما . . .

می گویند یکی از مراجع شیعه در اواخر عمر بسیار گریه می کرد و استغفار می طلبید وقتی به او گفتند شما که تمام عمر و توان خود را صرف دین کرده اید برای چه نگرانید؟ ایشان فرمودند: نمی دانم آیا آبروی خودم را هم خرج دین کرده ام؟ آیا حاضر شده ام آبرویم را به خاطر خدا به خطر بیاندازم؟