تقدیر از . . .
این روز ها در محافل اجتماعی خبری بازگو می شود که تلخی آن در حدی است که اجازه باور آن را بخود نمی دهیم و اقدام به آن توسط مسئولین دولت اصولگرا در این برهه از تاریخ انقلاب را بسیار بعید می دانیم و آن خبر بازنشسته شدن بخشدار محترم جنای آقای شیبانی است . در 30 سال عمر انقلاب مقدس اسلامی در بخش میمه بخشداری میمه مدیری چون آقای شیبانی بخود ندیده بود.
آقای شیبانی بخشداری که در حفظ بیت المال بسیار دقیق ، حتی برای یک لحظه از وسایل نقلیه و امکانات دولتی این نهاد نه استفاده شخصی نموده نه اجازه داد تا استفاده شخصی بشود و در استفاده نیز اصل را بر صرفه جویی می دانست نه رفاه و راحتی خود. با اتومبیلی به ماموریت های اداری می رفت که مصرف کمتر دارد اگرچه برای خود سختی هایی داشت. در تکریم ارباب رجوع با نهایت ادب و تواضع و احترام با مراجعین تعامل داشت به نحوی که ضعیف ترین مردم بی هیچ لکنت درد دل باز می گفت و عقده دل با ایشان می گشود. با اقشار محروم به شدت اظهار عاطفه داشت . همکارانش را قدری والا بخشیده بود . روابط انسانی آنگونه که مولایمان علی (ع) به مالک اشتر در منشور حکومتیش توصیه می کند در ارتباط با همکاران اداری عامه مردم به ویژه محرومین و زحمتکشان جلوه ای زیبا داشت ، از نمایش ابهت ظاهری به مردم و همکاران به شدت پرهیز داشت به گونه ای که مراجعین در مراجعه به بخشداری احساس می کردند به دیدار صمیمی ترین و مهربان ترین و عاطفی ترین دوست خود می روند راحت سخن می گفتند و با نشاط و رضایت اداره را ترک می کردند .
آقای شیبانی شخصیتش سخت کوش بود ساعت اداری برای ایشان مفهومی نداشت ساعاتی قبل از شروع کار اداری در اطاق کارش بود و اغلب تا اذان مغرب حضور داشت در عین حال مدیری مسلط و آگاه با مردم و مسئولین از هر صنف که وارد گفتگو می شد تو گویی در آن امر تخصص ویژه دارد . اینگونه نبود که بخش های مختلف بخواهند شیوه کار و ضرورت ها و نیازهای تخصصی کار خود را برای ایشان توضیح دهند . بلکه با کارگزاران هر بخش که می نشست قویاً مسلط و آگاه به کار آنها و ضرورت های کاری آنها بود و با تخصص و آگاهی غالب هدایت و رهبری می کرد .
اما در این بین دو جلوه از جلوه های مدیریتی ایشان چون خورشیدی درخشش عالی داشت .
روحیه بسیجی و عنایت به ایثارگران ، خانواده محترم شهدا و ایثارگران بود . تلاش بی نظیر ایشان و سوز و گدازی که در تکمیل بنای مزار مطهر شهدای گمنام داشتند و سوز و تلاشی که در پیگیری بهسازی گلزار شهدا داشتند و اقدامی که بعد از 30 سال برای اولین بار توسط ایشان در تجلیل از خانواده معظم شهدای بخش میمه با برگزاری همایش بزرگ خانواده شهدا برگزار نمودند .
مراسم گلهاي بهشت - پخش نماهنگ شهداي ميمه
آنهم با چه عشق و ایمانی آقای شیبانی بمحضر والدین شهدا در این همایش آمدند با نگاه و چهره ای داغدار اشک می ریختند و این جمله را زمزمه می کردند که خدایا تو را سپاس که این توفیق را دادی تا یادی از این پدران رنجدیده و مادران داغدار بنمایم و زیباتر آنکه چون یک خدمتگزار پروانه وار به گردشان می چرخید .
و دیگر جلوه درخشان آقای شیبانی ولایتمداری ایشان است حقاً مریدیست در برابر مراد عاشق و دلباخته ولایت و این نه سیره امروزش که بیاد داریم در عملیات مرصاد در حالیکه در جمع دوستان به گفتگوی معمول نشسته بودند که ناگاه پیام حضرت امام در فراخوانی نیرو از رادیو اعلام شد . او همان لحظه از جمع جدا شد . لحظاتی بعد با چمدان بسته آماده اعزام و بلافاصله اعزام شد و امروز هم با همان روحیه است . زبان حال ولایتمداری او در رابطه با مقام معظم رهبری این بوده و هست که :
از تو به یک اشاره از من به سر دویدن .
واحسرتا که از حضور چنین مدیری محروم می شویم .
این چند کلام حسب وظیفه ای الهی و انسانی در سپاس از زحمات آقای شیبانی تقدیم اما همچنان انتظار داریم که مسئولین امر بخش میمه را از این مدیریت توانمند – معنوی و خدوم محروم ننمایند .
از طرف جمعی از دوستان به نمایندگی غلامعلی اسماعیلی و علی حدادی
من در طي دو سال گذشته علاوه بر صبح ميمه در بسياري از همايش ها ، مراسم و انتخابات در كنار ايشان بودم و انساني به سخت كوشي ايشان نديده ام. بارها ديدم وقتي كه مشكلات مردم را مي ديد چشمانش تر مي شد و با شادي مردم شاد و با غم هايشان مي گريست. بخشداري تبديل به يك اداره پويا شد و همانطور كه هميشه مي گفتند "انسان بايد وقف كارش باشد" وقف كارشان بودند و الحمدلله كه از اين آزمون سربلند بيرون آمدند.
اما . . .
من بر خلاف اكثر دوستان كه واحسرتا و افسوس مي گويند معتقدم ايشان هنوز مانند يك جوان پرانرژي و پر انگيزه هستند و انشاءالله سالهاي سال مي توانند در خدمت مردم شهر و بخش باشند.
حميد رضا سراجي