جمعه تو مسابقات فوتسال كه از طرف كانون شهيد دستغيب واسه دانش آموزان مدرسه آزادي برگزار مي شه ، ديدم بازار بلوتوث بازي به راهه و بعضي ها به جاي تماشاي بازي دارن با هم تبادل اطلاعات مي كنن . وقتي كنجكاوي كردم و از يكيشون تقاضا كردم كه  گوشيش رو ببينم ، هر چند با اكراه ، ولي قبول كرد .

 پس زمينه  موبايل يه عكس عاشقانه بود كه اصلا واسه يه دانش آموز مناسب نبود  ولي بدتر عكس هايي بود كه تو خود گوشي وجود داشت و ديدنش واسه يه دانش آموز مثل سمه.

 خودشم داشت از خجالت آب مي شد. هزار تا دليل اورد كه هيچكدومش قابل قبول نبود . شايد پدر اين دانش آموز به خودش افتخار مي كنه كه بچه اش هر چي بخواد بهترين مدلشو براش مي خره ولي فكر مي كنيد چند تا پدرا و مادرا به فكر هستند كه گوشي بچه هاشون رو چك كنند. چندتاشون  اصلا بلدند اين كار رو انجام بدند . تازه خيلي راهها هم براي مخفي كردن فايل ها وجود داره كه پيدا كردن اونا رو غير ممكن مي كنه.

اگه ديروز اين دانش آموز از روي رودربايستي گوشيش رو در اختيار من گذاشت شايد فكر نمي كرد كه من بتونم عكس هاي مستهجني رو كه داشت  رو پيدا كنم ولي در اصل يه معلم هم خارج از مدرسه نمي تونه بدون اجازه دانش آموز گوشيش رو بررسي كنه و اين كار وظيفه پدرا و مادراست.

من اصلا مخالف داشتن تلفن همراه واسه دانش آموز نيستم چون باعث ميشه كه هميشه در دسترس خانواده باشه ، ولي يه گوشي كه قابليت بلوتوث و ديدن فيلم و عكس رو نداشته باشه هم مي تونه اين كار رو انجام بده.